معرفی کابوس مرگ و اندکی درباره ی جلد دوم.
کابوس مرگ، پنجمین داستان بنده و اولین داستان بومی بنده در اصل، در ابتدا پروژه ای برای یک سایت اینترنتی بود. بعد از تکمیل شدن درصد زیادی از داستان، بخش های اول داستان به صورت هفتگی در سایت اصلی و در سایت های دیگر با ذکر منبع منتشر شد و از بازتاب نسبتاً خوبی برخوردار گشت اما بنا بر دلایل مختلف سایت مورد نظر بسته شد و از طرفی دیگر خود بنده که زیاد از این شیوه راضی نبودم، پخش هفتگی را قطع کردم و به پایان رساندن اثر مشغول شدم.
بعد از پایان یافتن اثر طبق نظر اکثر خواننده ها، کاور این داستان که ساخته ی طراح کاور های قبلی (ابولفضل زارعشاهی) بود، تغییر یافت و تبدیل به کاوری با طراحی "امیرحسین فیاضی" گشت. بعد از به روز کردن کاور، داستان مانند اثر های دیگر در اینترنت پخش شد و از بازتاب خوبی در نوع خودش برخوردار گشت. در ابتدا، قرار بر این بود که این داستان، داستانی تک جلدی باشد اما وقتی به گستردگی موضوع پی بردم تصمیم گرفتم داستان را از یک جلد به دو جلد تغییر دهم و در واقع جلد اول داستان تحت عنوان "کابوس مرگ: دست های نجات" منتشر شده است و جلد دوم همچنان کلید نخورده.
این اثر، در مورد نویسنده ای ایرانی به نام "سام خطیبی" است که طی یک حادثه ی رانندگی در شیراز همسرش را که از علاقه ی خارق العاده زیادی به او برخوردار است و او را چراغ زندگی اش می دادند از دست می دهد. این واقع باعث می شود سام تا مدتی افسرده شود اما با تلنگری که یک پیرزن مرموز در دوران اوج افسردگی سام به او می زند او دست بر خود کشی می برد تا همسرش را از دنیای مردگان نجات دهد....
حال اطلاعاتی جدید از جلد دوم این مجموعه به انتشار در می آید: (خطر اسپویل جلد اول، لطفاً اگر جلد اول را نخواندید، این متن را نخوانید.)
در جلد دوم که تحت عنوان "کابوس مرگ: پرواز روح" عرضه می شود ما با قسمتی از سرگذشت سام و همسرش آشنا می شیم که به ما هرچه بیشتر کمک می کنه سام، همسرش و علت این عمل سبتاً احمقانه رو بهتر درک کنیم از طرفی دیگر با سرنوشت سام مواجه می شید. اگر درست به یاد داشته باشید سام برای نجات خودش و همسرش از دنیای مردگان نیاز دارد در یک سری بازی های مختلف که ساخته ی دست جادوگر های سیاه هستند شرکت کند از طرفی دیگر "جوان منش" پیرمرد راهنمای او، از او می خواهد این دنیای میانی مرگ و زندگی را از بین ببرد هر چند که هنوز از وجودش مطمئن نیست در این میان هم سام سعی می کند سر آن ها کلاه بگذارد و تنها همسرش را نجات دهد اما در طی یک اشتباه لفظی، دامون، آرین و جوان منش از قصد قلبی او مطلع می شوند. حال در جلد دوم، بنا بر دلایل مختلف سام راهی مسابقات می شود، او در مسابقاتی شرکت و از طرفی دیگر در قصر اربابی جادوگر های سیاه شرکت می کند همچنین در این جلد، مرگبانان همچنان به دنبال سام می گردند و این باعث می شود دلیل اصلی آفرینششان و دشمن اصلی خود را بشناسند و در عین دشمنی و به طور ناخودآگاه در طرف سام قرار بگیردند....
این داستان به احتمال زیاد تا آخر تابستان نود و دو عرضه می شود.